۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

كدام قاليباف؟

كدام قاليباف؟


كمتر سياستمداري به پررنگي شهردار تهران است. يك بسيجي 17 هجده ساله، سرآغاز حيات سياسي محمد باقر قاليباف بود. حيات سياسي كه تا چندي پيش آخرين رنگ و شايد محبوب ترين آن، قاليباف اصلاح طلب بود.

فرمانده سابق پليس اين بار خود را در ستاد يك كانديداي اصلاح طلب رياست جمهوري تعريف كرد. او و بيشتر معاونانش از دور و نزديك در ستاد ميرحسين موسوي فعال بودند. همه چيز گوياي نسج گرفتن يك قاليباف اصلاح طلب بود. ورق برگشت. اصلاح طلبان بازنده خوانده شدند. قاليباف هنوز برنگشته بود.

شهردار اصلاح طلب باز هم با مردم بود. اخبار پخش شد كه قاليباف از تجمع روز 23 خرداد آمار داده است؛ سه ميليون نفر. قاليباف هيچ وقت اين خبر را تكذيب نكرد. انگار او اصلاح طلب شده بود.

شوراي شهر تهران با هماهنگي قاليباف طرح كمك شهرداري به آسيب ديدگان مالي پس از انتخابات را تصويب كرد. شهردار در جلسه شورا حاضر شد و خود متن طرح را نوشت تا همه حول آن توافق كنند. همه چيز حكايت از يك قاليباف اصلاح طلب داشت.

اوضاع خوب نبود. آقاي قاليباف كم كم به خاتمه دوره شهرداريش مي رسد. رنگ ها بايد عوض مي شد. زنگ ها به صدا در آمد؛ مديران اصلاح طلب قاليباف.

كرباسيان، معاونت خدمات شهري محمد باقر قاليباف اولين قرباني بود. او از نزديكان ميرحسين موسوي و از اعضاي ستادش بود. لازم بود قاليباف اصولگرا از او فاصله بگيرد، همين طور هم شد. كرباسيان از سمت خود عزل شد و به رياست يكي از سازمان هاي شهرداري درآمد.

مهدي تشكري هاشمي را كمتر كسي مي شناسد. او را مغز متفكر قاليباف مي خوانند. از قديم ها با سردار قاليباف همراه بوده، از زماني كه ايده طراحي پليس 110 را به او داد. اين مدير اصلاح طلب هنوز هم در كنار قاليباف بود، مشاور شهردار تهران. تشكري هاشمي هم با همان بي سر و صدايي كنار گذاشته شد. كنار گذاشتني كه قاليباف و سخنگويش هنوز هم آن را تكذيب مي كنند. اما تشكري در گفتگو با نگارنده، تاكيد مي كند كه ديگر هيچ رابطه سازماني با شهرداري ندارد، او هم اصلاح طلب بود و نزديك به ستاد موسوي.
احمد دنيامالي، معاون فني و عمراني شهردار تهران، عضو ستاد مير حسين موسوي، بر اثر فشارهاي سياسي اعضاي اصولگراي شوراي شهر، از سمت خود استعفا داد. اين سومين مدير اصلاح طلب قاليباف است كه در روزهاي اخير قرباني عوض شدن رنگ ها مي شود. با لحاظ كردن ارتباط گرم شهردار تهران با اعضاي اصولگراي شورا، مي توان حدس زد كه آقاي شهردار اين بارهم بي تقصير نبوده است.

مشخص نيست آقاي شهردار اصولگراي اين روزها تا چه زماني به اين روند ادامه مي دهد، اما آنچه روشن است، تلاش قاليباف براي برگرداندن اعتماد سران نظام است. اما در اين جريان سردار قاليباف هر چه را به دست آورد، اعتماد مردم را از دست مي دهد.

قاليباف نظامي، قاليباف اصولگرا، قاليباف اصولگراي اصلاح طلب، شهردار اصلاح طلب و اكنون قاليباف اصولگراي دو آتشه! او كه تنها چند هفته پس از اعلام سه ميليوني معترضان به انتخابات، همان معترضان را عده اندكي خواند كه حق نداشتند روز قدس به خيابان ها بيايند.

كسي چه مي داند، شايد پس فردا روزي قاليباف سر از جبهه مشاركت درآورد، شايد هم از حزب الله. بستگي دارد چه كسي كجا باشد. فعلا كه آقاي شهردار حسابي اصولگرا شده است، اما هنوز واهمه اي دارد. او هنوز تلاش مي كند هم ميخ را داشته باشد هم نعل را. خبر بركناري و استعفاي مديرانش را تكذيب مي كند و از طرف ديگر با آنها خداحافظي مي كند. اما قاليباف بازي بدي را شروع كرده است. چرا كه از اينجا راندگي و از آنجا ماندگي، محتمل ترين نتيجه چنين شرايطي است.

بدم نمي آمد اين يادداشت را در يكي از روزنامه هاي ايران چاپ مي كردم. اما اين روزها آقاي شهردار چنان رابطه خوبي با همه روزنامه ها و خبرگزاري هاي دارد! كه تقريبا هيچ جايي امكان چاپ اين چند خط نيست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر